زندگی بدون رنگ؟!!

زندگی بدون رنگ؟!!



بنفش , نیلی , آبی , سبز , زرد , نارنجی , قرمز , رنگین کمان رو میگم.وقتی که میاد چقدر زیباست. همیشه تو دلم میگم ای کاش بارون بیاد بعد زود قطع بشه تا رنگین کمون رو ببینم. همیشه وقتی که توی آسمونه محو تماشاش میشم. وقتی هم که میره دلم کدر میشه. نمیدونم شاید فکر میکنم رنگها مردن و ناخود آگاه این شعر از سهراب یادم میاد:

بندی گسسته است
خوابی شکسته است
رویای سرزمین
افسانه شکفتن گلهای رنگ را از یاد برده است
بی حرف از خم این ره عبور کرد رنگی کنار این شب بی مرز مرده است.

فکر میکنم رنگ هم تو زندگی خیلی از ماها مرده. چرا مردم ما باید سیاه سفید زندگی کنند . مگه نه اینکه انسان از روزی که متولد میشه به رنگها توجه خاصی داره مثل بچه ها که عاشق لباسهای قرمز مادراشونن....اما مادرها دیگه قرمز تنشون نیست همه چیز این روزا سیاه سفیده....شایدم همه چیز سیاه.

روح آدمها هم سیاه سفید شده . آدمها یا سیاهن و بد یا سفیدن و خوب که تو این دوره زمونه سیاه داره سفید رو هم از مردم میگیره...یعنی میشه یه روزی رنگ به زندگی ما برگرده؟یعنی میشه بارون بباره و آفتاب بزنه و رنگین کمون بیاد؟