زندگی مثل کتاب میمونه؟
اما مگه نه اینکه هر کس باید خودش کتاب زندگیشو بنویسه؟ پس چرا هر کی از اون دور میاد یه خط مینویسه ... یکی دیگه میاد هرچی میخواد خط میزنه؟ بابا اجازه بدین من خودمم بنویسم . من میخوام فقط خودم کتاب زندگیمو بنویسم . اگه قراره چیزی اضافه بشه خودم اضافه کنم . اگه قراره چیزی خط زده بشه خودم خط بزنم . خودم و خودم و خودم . مگه نه اینکه خدا اختیار داده به انسان هر طور دوست داره زندگی کنه؟
اما من واسه کتاب زندگیم هیچ خواننده ای نمیخوام. میخوام فقط خودم بخونمش. آهان یادم اومد شاید بدم هیچ کس هم بخونه ( قابل توجه ندا جون )
سلام..اول مهر شده کتاباتو جلد کردی؟دفتراتو خط کشی کردی؟اسمتو روشون نوشتی؟...تو کتاب که نمی نویسن...کتابو می خونن.بده تو کتاب بنویسی...خب حالا تو بنویس نده کسی بخونه...ولی به ما میدی بخونیم..اینو مطمئنم..آره..حتما میدی ما بخونیمش...زندگی مثل همه چی می مونه...تو مقاطع مختلف شبیه چیزهای مختلفه...
حاج آقا فتوحی کیه؟عاشق کی شده؟...خبریه؟...من؟
والله به شدت دوست میدارم عاشق بشم...
تب کنم...دیدی؟یه جوری میشی...یه جوریه..ولی خوب جوریه
دوست میدارم!...ولی...عشق کدومه؟...ای بابا نذار به چیزی که نداریم فکر کنیم...مصبتو بابا شکر...(نقل از بهروز وثوقی تو فیلم همسفر!)..نه نشدم...اما به شدت بهش محتاجم...
می خوام..از اوناش که بزنه داغونم کنه...آره!
ولی نیست!!!:(
چون اوایل مهر حرف از کتاب دفتر میزنی ؟
سلام گلکم
بابا به جان خودم سیصد بار اومدم آپدیت نکرده بودی خوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پینگ مینگم که توی کارت نیست خدا رو شکر :(
دلگیر نشو دیده :(( اشک میریزم تو کوزه هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
کتاب زندگی من تو آب باران افتاده
چه کنم؟
قهری؟؟:( التماس دعا ...
کتاب زندگیتم بده هیچکس فقط خوب :(بازم قهری؟
حالا خودت می خوای بنویسی بنویس ولی خواه ناخواه بقیه هم می خوننش
میبینم که لینکم درست شده و صدات در نمیاد هان :)
دوچت دالم هوار تا ...
سلام عزیزکم ممنونم که به من سرزدی وبلاگت سرشار از احساساته
بازم به من سربزن من لینکت می کنم
اینم وبلاگ عشقمه
shayan_o_gharibi.blofa.com
(با نامه MY Angel)
سلام دوست خوبم !
چه زیبا با لطف در کامنتم پیام گذاشتی که نشانیست از محبت انسا بر انسان ونهایت سپاس گذارم نوشته هایت همه زیبا یند وخودت با اندیشهء زیبا چه با سلیقهء خاص وا قعیت هارا باز گو میکنی وتازه نوشتهات مرا بیاد این شعر انداخت که:
کاش بودم لاله تم ج.یند در صحرا مرا
کاش داغ دل هویدا بود از سیما مرا
کاش بودم هم چو عنوان نشان بی نشان
تا ندیدی چشم تنگ مردم دنیا مرا
کاش بودم چون کتاب افتاده در کنج خموش
تا نگشتی روبرو جز مردم دانا مرا
فر صت دشاتی سر بزن ما باهم دوستان خوب خواهیم بود وبهره وراز گفتار هم. قربانت دوستت ظریفی
دورود /
کتاب زندگی که فقط خود ما میخونیم توی ذهنمونه ..
وقت خوش ././././././././././././././.
سلام
هر کس که به فکرریو یا وسواسه
ابلیس صفت دودوزه و خناسه
هرچند که مانند گل رز باشه
حتما به کمند حیلۀ الیاسه
سلام
خوبی؟
عید شما مبارک
من موافقم کاشکی اجازه می دادند فقط یک خطشو خودمون می نوشتیم
بابای
ااگه قرار بود خودمون قصه زندگی بنویسیم که دیگه کسی بد بخت نبود... کسی مشکل نداشت...کسی فقیر نبود...کسی شکست نمیخورد...کسی ورشکست نمی شد...کسی بد بخت نمیشد...کسی نمی مرد...کسی گریه نمی کرد...کسی...
سلام!
دوست عزیزم !
شما با چنین وسعت نظر در مورد یه همزبون آنقدر در کوتاه جملهء به پیام متوجه ام ساختید که قدر درک تونو تا انتهای احساسم میدونم.
گفتید که زندگی مثل کتاب میمونه بلی بزارید این کتاب در تلاوت اشک یه محتوای بدون وقایه باشه تا زیبایی را در سادگی به نظاره گرفت.
ازپیام قدر مند شما جهانی سپاسگذارم مهرانای عزیز قربون شماو باعرض احترام ظریفی