این حکایت
.... زنان ایرانی حکایت غریبیه مثالش این خانم افسانه نوروزی این خانم که 5 سال پیش
در جزیره توریستی کیش برای دفاع از ناموس خودش یک مامور نیروی انتظامی را با چاقو
اشپز خانه کشته حالا محکوم به اعدام شده . پزشکی قانونی بندر عباس به صراحت گفته بود این
خانم مورد تعرض قرار گرفته بوده و مامورین آگاهی هم این مورد را تایید کردن ولی چون مقتول از برادران زحمت کش نیروی انتظامی بوده این خانم را محکوم به مرگ کردن. اگر افسانه تن به خواسته این مرد مرد نما می داد زنا محسنه می کرد که محکوم به سنگسار می شود اگر هم مقاومت می کرد که به اعدام محکوم می شه پس این زنان ایرانی چه کار کنند. افسانه نوروزی روزهای سختی را در زندان بندرعباس میگذراند؛ دو فرزند او چشم بهراهاش هستند.. این بود حکومت عدل علی. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم امضای درخواست سازمان عفو بین الملل برای لغوحکم اعدام اوست.بابا بجای دانلود کردن آهنگ عکس چت کردن و نوشتن اشعار عاشقانه دروبلاگتون برای یک بار هم شده به خودتان زحمت بدهید این فرم را پر کنید .پر کردن این فرم بخدااز پر کردن فرم یاهو آسان تره اگه توی وبلاگتون هم می تونید در این مورد توضیح بدهید. و این لینک را بگذارید بابا نترسید و نگید وبلاگ من سیاسی نیست این مسئله اصلا سیاسی نیست ......به امید آزادی افسانه نوروزی از زندان ....
فراخوان سازمان عفو بینالملل : صدای خود را بر علیه اعدام قریبالوقوع افسانه نوروزی رسا کنید
در اینجا نیز میتوانید ایمیل حاضر و آماده یی را برای سازمان حقوق بشر بفرستید
سلام . والله من میگم عنوانش بذار . . .
سلام دوست من مهرانا جان
خبر خوشی بهت بدم که فعلا مساله اعدام افسانه به تاخیر افتاد . امیدوارم که مشکل بصورت ریشه ای حل شود
سر بزن
بازم سلام به مهرانای مهربون!
ممنوم از همراهیت.
در پناه حق
دیر به دیر آپدیت می کنی...
اما چه حرفهایی می زنی...
سلام
ببین یک پیشنهاد: چرا اصل آهنگ بانو پروین با صدای خودش رو روی بلاگ نمیذاری؟
سلا م .جالب بود . تا بوده همین بوده . ممنون که به من سر زدی . قربانت ...
سه ساعت طول کشید تا یان نظرات اومد من که حرفم یادم رفت :((:((:((:((
س... ل... ا....م .....
سلام
نمی شه بی خیال عنوان بشی و یه مطلب جدید بنویسی ؟
مثلا در مورد خانم عبادی ... یا طرز درست کردن مربای پوست هندونه یا ...
بابا ده روزه وبلاگتو ول کردی ...
این کامنتاتم که به ۶۰ رسیده دیگه ...
راستی یه مطلبکم راجع به یه زن ایرونی نوشتم ؛ دوست دارم نظرتو بدونم .
سلامت و سر حالو سربلند باشی .
سلام
خوب نفر ۶۰ ام هم مثل این که خودممم ...
بازم مثل همیشه ذهن خلاقت منو برد تو فکر ...
... تو نخور کچل می شی ؛ بذار من بخورم ...
از صبح تا حالا تو فکرشم ... مرسی .
اول صبحی کادوی خوبی بهم دادی ...
راستی اون دستور مربا رو برای خودم نخواستم ... خوب صواب داره دیگرانم یاد بگیرن ...
من که خودم هیچ هنر این کارا رو ندارم ... آب آهک و ... حسش هم نیست .
به من قول داده بودی آدرس بدی که از کجا می تونم آمادشو گیر بیارم ...
در ضمن اون نکته ی ترکیدن از شیرینی زیادم سوژه ی خوبیه .
خدا بخواد از هردوش استفاده می کنم .
در مورد اون مطلبی که گفتی جالب انگیز و ... بود منم منتظر باقیش هستم .
راستش اونایی که نوشتم حرفای ناصر و معشوقه اش بود ...
همون پرونده ی جنجالی رو می گم که حاصل یه عشق بد فرجام بود ...
درسته که نمی شناسمت ... ولی به نظرایی که می نویسی عادت کردم ... طوری که تا نیای و نظر ندی برای مطالب جدیدی که می نویسم حس می کنم یه چیزی کمه ...
بازم ممنون از همه چی .
سربلند و ایرانی باشی .
:( واقعا که تاسف آوره ... واقعا که شعور آدما چقدر می تونه.... :(